دوشنبه

طعم تمبر- شانزده

می‎خواهم صدای جان گفتن تو را گرم و گوارا بنوشم. پیرُهن به‎درکنم و تن بسپرم به گلوگاه تو که معبر جاری‎ترین کلمه‎هاست. در آبیِ رام سینه‎ی تو غوطه‎ور شوم. با من بگو. با من بیشتر بگو. به نجوا بگو تا جان به هزار شکوفه‎ی نار بنشیند. با من بیشتر بگو. می‎خواهم صدای تو را گرم و گوارا بنوشم. به نجوا بگو جان.