دوشنبه

دلم می‎خواهد مجموعه‎ی "تن‎واره‎"ام را تمام کنم. یادداشت‎هایی پراکنده و بی‎سامان. بی‎پروا و عریان از تن. تصویری جزء‎به‎جزء با کلمات بی که نام از اندامی برده باشم. شاید تکه‎هایی را همین‎جا نوشتم زمانی. از رگه‎های سفید گل شیپوری می‎گفتم، شما دست پیش می‎آوردید برای نوازش پستان‎هایی کوچک و تحلیل رفته.