دوشنبه

این تکه از داستان نجدی را که می‌خواندم، دلم هزارتکه بود. «خيلی هم از بوی دهان فاطی خوشم می‌آيد. به خاطر همان بوی گرم دهانش بود که او را می‌خنداندم و صورتم را به صدای خنده‌اش می‌چسباندم.»

از این‌جا بشنوید.