شنبه

نوشتم و پاک کردم. نوشتم و درفت شد. نوشتم و نفس عمیق کشیدم و صفحه را بستم. نوشتم و چشم‎هام تار شد از اشک و نفرستادم. نوشتم و سمت چپ دنده‎هام فشرده شد و از جا برخاستم. نوشتم و ادامه ندادم. نوشتم و کلمه‎ها را کشیدم و هزاردندانه شدند و گیرکردند و صفحه هزارتکه شد. نوشتم و نشد. گریه سردادم.