مجموعهی در ستایش دستی که «حرفه هنرمند» ریخت روی دایره، تنها چیزی بود که توانست این چند ماه اخیر به غلیانام وادارد. من دستهای زیبا را بیمارگونه میستایم. پرهیزی ندارم از نوازش دست آدمهای ناآشنا. اگر توانم بود هزاران قطعه عکس برمیداشتم از دستهای مردمانِ دور یا نزدیک.
اول کلمهها، آهنگ صدا، دستها، دستها، دستها، دستها، دستها و عطر نهفتهی گلوگاه آدمهاست که میتواند دلم را... که آخم را...