آن لغت سرخ
دوشنبه
از خلال نامهها- هفت
توی ترافیک همت، بین ماشینها راه میرفت و دستهی کوچک والک رو میگرفت سمت شیشهها. بهار و صورت خوش تو یکجا ریخت به دلم.
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی