صندوقم را باز میکنم و پیغام نون میچکد به عمیقترین حفرهی قلبم. به چاهی عمیق و دستنارس! «چه تاریکی زیبایی!» قطره چون گوهری فروافتاده از چلچراغیست. نون از کسی یا جایی نقل کرده؛ «باوان» در کردی همان جگرگوشه است. لایهی دیگرش از بابان میآید به معنای خانهی پدری، فراتر از جگرگوشه. اخت و آمیخته به مهر. من سر فرومیبرم به چاه و آه برمیآورم از موجدایرههای این فروافتادن. براش مینویسم، گویی سالهاست کلمهای به مهر نشنیدهام. یک تعبیر عاشقانهی خالص. براش مینویسم دلتنگِ یک جانِ خشکوخالیام...