آن لغت سرخ
شنبه
از خلال نامهها- شش
تو برگها را میبینی که میجنبند. پشتِ نقرهای و روی سبزشان را توی چشمهات پرکپرک میکنند. نمیبینی از چه میجنبند و چرا. مثل آنچه جانم را لت میزند و پیدا نیست از چه دردی به دیوار میکوبم.
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی