آن لغت سرخ
شنبه
پنج دقیقه و دو ثانیهای که کشت ما را
به ولله روا نیست نیمهشبانه نوای کمانچهی هابیل علیاف روانهی حال پُرتمنای به جان رسیدهی بیدل ما کنید. که ناچار شویم نامه از سر بگیریم این خزان خسته را. که دهان بسپاریم باز به طعم تمبر..
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی