برای معرفیاش نوشته، سحابی قلب یا IC 1805 یک سحابی نشری در صورتفلکی ذاتالکرسیست و در بازوی برساوش در کهکشان راه شیری قرار دارد. هفتهزاروپانصد سال نوری فاصله دارد و سرخی درخشان آن از ستارههای داغ و نوزادهایست متراکم.
همه شعر است این کلمات! فشردهی میلیونها ستارهی سرخ جوان را تصویر کنید در بازوی صورتی فلکی! برساوشی که خود پسر زئوس است -نیمهخدا، نیمهانسان- و سر مدوسای عفریت را از تن جدا کرده در اسطورهها. هرکه به چشمهای عفریت خیره مینگریسته، بدل به سنگ میشده و برساوش برای رهاییِ آندرو مدا به او شبیخون زده است و... علاوه بر این اسطورهسراییها، برساوش پهنهایست بر شهاببارانِ هرساله! و سحابی سرخ قلب بر بازوش نشانهایست از آن لغت سرخ که در سینهی من.