آن لغت سرخ
شنبه
من آن شب را به غریبه بدهکارم هنوز.
شبی
*
گوشهی کت اولین غریبه را گرفت و پرسید: میشود کمی رو به چشمهای شما گریه کنم؟ من تب دارم و اینجا همه چیز آماس کرده.
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی